قرارمان در بیمارستان مهر است، جایی که مهربانی در آن موج میزند. چهرههای آرام و پرمهر و عاطفه پرستاران حکایت همین مهربانیهاست. مهری که امروز خود را بیش از پیش نشان میدهد. در روزگاری که کرونا، این بلای دردآور جانها میگیرد و غمها بر دل مینشاند. بیشک زحمات این سپیدپوشان بر هیچ کس پوشیده نیست و ما نیز فقط برای آنکه بگوییم میدانیم که خسته هستید و خداقوت، ساعاتی را در کنارشان نشستیم و به حرفهایشان گوش جان سپردیم.
معصومه جاویدی ممتاز، سرپرستار اتاق عمل بیمارستان مهر، متولد 1353 در مشهد است. 20سال سابقه کار دارد. پرانرژی و پرتلاش است. سال 1380 ازدواج کرده و دو دختر دارد. دختر بزرگش 15سال دارد و علاقهمند به تحصیل است. به همین منظور در المپیاد ریاضی نیز موفق به کسب مقام شده است. دختر کوچکش در مقطع چهارم ابتدایی تحصیل میکند. به قول مادرشان « هردو درس خواندن را دوست دارند و میخواهند دکتر داروساز شوند.»
او قبل از تحصیل در رشته پرستاری علاقه زیادی به تربیتبدنی داشته و هنوز هم ورزش را رها نکرده است. او با انرژی خاصی میگوید:« از کودکی عاشق ورزش بودم و این عشقم به ورزش هنوز هم ادامه دارد. در حال حاضر با وجود حجم کاری زیاد و دو شیفت کاری در اتاق عمل هر زمان که فرصتی پیدا کنم، ورزش میکنم و هیچوقت از ورزشکردن خسته نمیشوم. نرمش و پیادهروی را خیلی دوست دارم و پس از کار برای مدت کوتاهی هم که شده تعدادی از حرکات کششی را انجام میدهم. اگر شرایط مهیا شود به بوستان ملت میروم و دور بوستان میدوم.» دست تقدیر مسیرش را تغییر داده و او برای تحصیلات دانشگاهی رشته پرستاری را انتخاب کرده است با این حال خوشحال است که این رشته را انتخاب کرده و از کارش رضایت دارد.
دوران دبیرستان در رشته تجربی تحصیل میکند. دانشگاه پرستاری قبول میشود و دوره طرح خود را در اتاق عمل میگذراند. اکنون کارشناس پرستاری دارد و در اتاق عمل با دل و جان کار میکند. او میگوید: «باید در اتاق عمل حضور داشته باشید تا عکسالعمل من را درباره بیماران ببینید. هیچ کدام از بیماران را نمیشناسم اما زمانی که وارد اتاق عمل میشوند طوری با آنها برخورد میکنم که فکر میکنند سالهاست آنها را میشناسم. لبخند، روی گشاده و باز در روحیه بیمار تأثیر زیادی به جا میگذارد. هر زمان قدم مثبتی برای بیماران برمیدارم و لبخند نشسته بر لبانشان را میبینم، خداوند را شکر میکنم که این رشته را برای ادامه تحصیل و کار انتخاب کردهام.»
خانم جاویدی مهمترین ویژگی یک پرستار را مهربانی و دلسوزی میداند و میگوید:« اگر پرستار بیمار را عضو خانواده خود بداند هر چه در توان داشته باشد برای بیمار انجام میدهد. همانطور که هر فرد زمان بیماری عزیزانش تمام تلاش خود را میکند تا سلامتی به عزیزش برگردد، پرستار نیز باید همین گونه عمل کند و هر چه در توان دارد، برای سلامت بیمار انجام دهد.
در بخش ما زمانی که بیمار وارد اتاق عمل میشود از کادر درمان انتظار دارد به او توجه کرده و با او مهربان باشیم. اگر بیمار را عضوی از خانواده خود بدانیم جوّ سنگین و پر از رعب و وحشت اتاق عمل برای بیمار شکسته میشود و در آرامش بیهوش شده و دوباره با آرامش به هوش میآید.» او پرستار را در چند جمله تعریف میکند و میگوید: «پرستاری یعنی سکوت، صبر، بیخوابی. پشت لبخند یک پرستار حرفها و فکرهای زیادی نهفته است که هیچکس از آن خبر ندارد.»
این پرستار موفق، امسال با انتخاب اعضای هیئت مدیره، رئیس بیمارستان و سرپرستار از بین تمام پرستاران، سرپرستاران و سوپروایزرها به عنوان پرستار نمونه بیمارستان انتخاب شده است. او ادامه میدهد: «در اتاق عمل با یک گروه کار میکنم و به قول معروف یک دست به تنهایی صدا ندارد. این نمونه شدن نتیجه تلاش و همکاری یکایک عزیزانی است که در اتاق عمل به عنوان کادر درمان با یکدیگر همکاری دارند. در واقع من به تنهایی نمونه نشدهام بلکه همه ما دانههای زنجیر هستیم و یک رشته را تشکیل میدهیم. اگر این زنجیر پاره شود کار همه کادر درمان زیرسؤال میرود.» خانم جاویدی درباره تفاوت کار پرستار اتاق عمل با پرستار سایر بخشها میگوید:
«در بخش، بیمار و همراهان او از همان ابتدا تا زمان ترخیص از بیمارستان بیدار و هوشیار هستند و همه چیز را میبینند. بیمار زمانی که وارد اتاق عمل میشود در ابتدا به هوش است اما وقتی برای عمل آماده میشود بیهوش شده و زحمت همکاران کادر درمان را نمیبیند زمانی که در ریکاوری نیز به هوش میآید هیچ چیز را به خاطر نمیآورد. بر این اساس پرستاران و همکاران اتاق عمل قهرمانان پشت پرده هستند که زحمات آنها دیده نمیشود. بیمار بیهوش است و هیچ همراهی نیز نمیتواند وارد اتاق عمل شود و از زحماتی که در اتاق عمل برای بیمار انجام میشود، اطلاعی ندارند. ناگفته نماند که پرستاران بخش نیز زحمات زیادی برای بیماران میکشند و تا سلامت کامل بیمار دست از تلاش برنمیدارند. در واقع تفاوت در این است که اقدامات کادر اتاق عمل توسط بیمار یا همراهان او دیده نمیشود. علاوه بر این همکاران اتاق عمل در محیطی بسته کار میکنند و در معرض گازهای بیهوشی قرار دارند درحالیکه در بخش اینگونه نیست و هوای تازه وجود دارد. از طرف دیگر فشار کار در اتاق عمل بسیار زیاد است، بسیاری از عملها چند ساعت زمان نیاز دارد و پرستار در حقیقت کمکجراح است و پا به پای جراح همکاری میکند. به همین دلیل فشار کار در اتاق عمل به علت حساسیت چند برابر میشود.»
در شرایط بحرانی کشور به علت شیوع ویروس کووید19زحمات پرستاران چند برابر شده است. خانم جاویدی میگوید: «قشر زحمتکش کادر درمان از پزشک تا پرستار و حتی خدمات در شرایط کنونی با دل و جان برای بیماران زحمت میکشند تا بیماران به سلامت راهی منازل خود شوند. گرچه این بیمارستان خصوصی است و به همکاران رسیدگی کامل و فراوانی دارد، اما متأسفانه جایگاه واقعی پرستاران در کشور ما مشخص نشده و به آنها بهای لازم داده نمیشود. بارها در رسانهها مشاهده کردهایم که پرستاران جمع شده و به دنبال حقوق معوقه خود بودهاند. حتی در این شرایط بحرانی که حضور کادر درمان در بیمارستانها اهمیت ویژهای دارد، پرستاران به آرامش نیاز دارند تا بدون دغدغه تمام تمرکز خود را برای سلامت بیماران بگذارند.»
بهترین خاطره او از 20سال سابقه کاری تولد دو فرزندش در اتاق عمل است. خانم جاویدی میگوید:« به طور معمول محیط کار در بیشتر مشاغل برای کارکنان عادی میشود. من و همکارانم نیز که سالهاست در بیمارستان حضور داریم از این قاعده مستثنا نیستیم و همه جای بیمارستان و در و دیوار برایمان عادی و آشناست. من زمانی متوجه خاص بودن فضای بیمارستان شدم که به عنوان بیمار روی تخت اتاق عمل قرار گرفتم، آن زمان شرایط بیماران را بهتر درک کردم از دکتر بیهوشی خواستم تا من را بیهوشی موضعی کند. دوست داشتم صدای فرزندانم را زمان تولد بشنوم و شرایط اتاق عمل را بهتر درک کنم. آنجا متوجه شدم بیماران چقدر نگرانی و استرس دارند.
هر اتفاقی یا حرکتی میتواند باعث استرس و نگرانی بیمار شود. آنجا متوجه شدم لبخند و برخورد مناسب روحیه بیماران را افزایش میدهد وتأثیر مثبت به جا میگذارد.» اشک در چشمانش حلقه میزند و جملات پایانی را به سختی میگوید تلخترین خاطرهاش فوت همکارانش در دوره بیماری کروناست. عزیزانی که سالها با آنها همکار و دوست بوده و حالا به علت بیماری جانشان را از دست دادهاند. صورتش پر اشک میشود و میگوید:« خیلی از همکاران و دوستان خوبم را از دست دادم. در این شرایط بسیاری از کادر درمان نمیتوانند خانواده خود را ببینند با این حال در کنار بیماران هستند و هر کار بتوانند برای سلامت آنها انجام میدهند.»
فرخنده مویدی، پرستار دیگر این بیمارستان است. او 47سال دارد و متولد بیرجند است. سال 72 ازدواج میکند و اکنون سه دختر دارد که به ترتیب سال سوم رشته پزشکی، کلاس نهم مدرسه تیزهوشان و کلاس پنجم هستند.
خانم مویدی سال 72 کنکور میدهد در رشته پرستاری و مهندسی کشاورزی قبول میشود. اما پرستاری بیرجند را انتخاب میکند. او کارشناس پرستاری است و پرستاری در روح و روانش جریان دارد. مادرش از بهیاران دوران قدیم است و پرستاری یادگاری است که از مادر به دختر منتقل شده است. او صحبت خود را با این جمله که «پرستاری هنر نقاشی لبخند بر بوم دردهاست و پرستاران نقاشان زندگی هستند» شروع میکند و ادامه میدهد« این حرفه در خون من جریان دارد و به طور خاص پرستاری را دوست دارم. از زمانی که چشم باز کردم، در بیمارستان امامرضا(ع) بیرجند بودم و در مهدکودک بیمارستان بزرگ شدم.
بیشتر کارمندان بیمارستان فرزندان خود را به مهدکودک همانجا میسپردند و اکنون بیشتر همان بچهها در این حرفه فعالیت دارند و پزشکی و پرستاری را انتخاب کردهاند. با اینکه خستگی و فشار کار را روی مادرم میدیدم اما از همان کودکی به این حرفه علاقه داشتم. وقتی کسی عاشق این حرفه باشد تمام سختیها را به جان میخرد تا لبخند را بر لبان بیمار ببیند. یک پرستار برای دیدن این لحظه هرکاری میکند و در واقع یک پرستار واقعی، فردی از خود گذشته است.» سال 76 به طور رسمی کار خود را در حرفه پرستاری شروع میکند. سال 83 همراه با خانواده به مشهد میآید و از سال 85 در بیمارستان مهر مشغول به کار میشود.
دو سال در بخش ICU فعالیت میکند و پنج سال بعد سرپرستاری این بخش را میپذیرد. سال 92 تا ابتدای سال 99 در دپارتمان قلب باز مشغول به کار میشود و در حال حاضر نیز مترون یا مدیر خدمات پرستاری بیمارستان است. او ادامه میدهد:« از حرفه خود رضایت بسیاری دارم و خوشحال هستم که میتوانم خدمتی به بیماران و بیمارستان ارائه دهم. بنابراین تلاش میکنم تا تمام بیماران با رضایت کامل و با اطمینان قلبی مرخص شده و به منازل خود بروند و دوره نقاهت را پشت سر بگذارند.»
خانم مویدی از کار در دوره شیوع کووید19 میگوید:«این بیماری فشار کار را برای کادر درمان بیشتر کرده است. نوع کار فرقی نمیکند. تنها مسئله حفاظت کادر درمان و پرستاران از خودشان است. پوشیدن لباسهای مخصوص و ترس و نگرانی از بیمار شدن خود پرستاران شرایط کار را دشوار میکند. نوع کار تغییری نکرده و همان خدماتی که به سایر بیماران داده میشود به افراد دارای کرونا نیز ارائه میشود. در بین بیمارانی که اورژانسی به بیمارستان مراجعه کردند بیماران کرونایی هم بودهاند، بیماری برخی از آنها قبل از عمل مشخص شده و باید دوران قرنطینه را طی میکردند تا عمل آنها انجام میشد.
کرونا تعدادی از بیماران نیز بعد از عمل مشخص میشد و مراقبتهای لازم برای آنها انجام شد. برای اینکه بیماران کرونایی زودتر سلامت خود را به دست آورند، نیاز به حمایت روحی و روانی دارند. کادر درمان بیمارستان در این ایام حمایتهای روحی و روانی از بیماران کرونایی را جدی گرفت. صحبت با بیماران کرونایی و روحیهدادن به آنها باعث میشود بر بیماری غلبه کنند و سرعت بهبود آنها زیاد میشود. خوشبختانه بیشتر بیماران کرونایی این بیمارستان بهبود یافته و با شرایط خوب بیمارستان را ترک کردند. جز چند مورد که بیماری زمینهای داشتند و این بیماری باعث فوت آنها شد.
شیوع این بیماری بسیار زیاد است با این حال خللی در کار پرستاری به وجود نمیآید. پس از اینکه فرد این حرفه را پذیرفت و لباس آن را به تن کرد، فقط به سلامت بیمار فکر میکند و تمام توان خود را میگذارد تا هر روز شرایط بیمار بهتر شود. تنها تغییر در شرایط بحران تلاش بیشتر در کنار مراقبت از خود است. بیمارستان مهر در این ایام برای بهبود کار و مراقبت از بیماران کرونایی از متخصصان روانشناسی نیز کمک گرفت. مشاوران با حضور بر بالین بیماران به آنها روحیه دادند. علاوه بر این متخصصان روانشناسی با کادر درمان و بهویژه پرستاران نیز جلساتی را برگزار کردند. به هر حال پرستاران نیز نگرانی و ترسهای خود را دارند. زیرا ممکن است آنها هم به این بیماری مبتلا شوند و به اعضای خانواده و نزدیکان خود انتقال دهند.
با این حال با توصیههای مشاوران، پرستاران و کادر درمان بر نگرانی خود غلبه کرده و به وظایف خود به بهترین شکل ممکن پرداختند. باید بخش پرستاری کار خود را به نحوی انجام دهد که بیمار با دلی خوش بیمارستان را ترک کند و با خاطرهای خوش از آنجا برود. نباید نگران این باشد که پس از ترک بیمارستان برای او اتفاقی میافتد. مهمترین اصل برای پرستاران داشتن اخلاق حرفهای است. پرستار باید اخلاق خوب داشته باشد. مهربان و دلسوز باشد و بیمار را همچون عضوی از خانواده خود بداند. یک پرستار خوب این حرفه را فقط به چشم یک تکلیف نگاه نمیکند بلکه با عشق کار میکند. ضمن اینکه توجه دارد که باید تلاش کند تا درد بیمار را بهبود ببخشد.»
در روزهای شیوع کووید19 کادر درمان بسیاری از متخصصان خود را از دست داد و این بیمارستان نیز از این قاعده مستثنا نبوده است. خانم مویدی تلخترین خاطره خود را از این روزها از دست دادن دوست و همکار قدیمی خود میداند و میگوید:« خانم دکتر ماندانا موسوی، رئیس بخش ICUو مسئول بخش اختصاصی بیماران کرونایی بیمارستان 17 شهریور و همچنین پزشک متخصص بیهوشی در بخش قلب این بیمارستان بود، متأسفانه در این دوران ایشان را از دست دادیم. سالهای سال با ایشان کار کردیم و فوت ایشان برای همه ما بسیار سخت بود.» پرستاران در کنار خاطرات تلخ، خاطرات خوش هم دارند مانند خانم مویدی که بهترین خاطراتش را زمانی میداند که بیماران را CPR میکنند و متوجه شرایط خوب آنها میشوند. او ادامه میدهد: «با هر بیماری که به زندگی برمیگردد، بهترین لحظه زندگی خود را تجربه میکنیم و این اتفاق بهترین خاطره ماست.»
خانم مویدی درباره اهمیت کار پرستاری میگوید: «هرخانه یک پرستار میخواهد. به نظر من خانهای که پرستار ندارد فلج است. ساختمان منزل ما پنج طبقه است. من پرستار هستم و یکی دیگر از ساکنان هم پزشک است. تمام ساختمان را در حوزه سلامت با کمک یکدیگر پوشش میدهیم و اگر برای یکی از همسایهها مشکلی پیش بیاید به آنها کمک میکنیم. اطلاعات لازم را در حوزههای مختلف پزشکی داریم و این موضوع باعث میشود تا کسی در مجتمع ما احساس نگرانی نکند. همیشه فکر میکنم کسانی که در فامیل خود پرستار ندارند چقدر زندگی برایشان سخت است.» او علاقهمندان به این رشته را دعوت به کار با عشق میکند و بیان میکند:« توصیه من به تمام پشت کنکوریهای امسال این است که اگر صبور، مهربان و دلسوز هستند این رشته را به عنوان ادامه تحصیل انتخاب کنند و وارد این حرفه شوند.»
او از مردم خواهش میکند در دوره بحران کرونا پرستاران و کادر پزشکی را بیشتر درک کرده و فعالیتهای خارج از خانه را کاهش دهند. او میگوید:« خواهش من از مردم این است که مدتی ما را بیشتر درک کنند و فقط برای کارهای مهم به بیرون از خانه مراجعه کنند. مهمانی و دورهمی را حذف کنند. گروه درمان خسته است و نیاز به استراحت دارد. پرستاران بسیاری هستند که از بیماران مبتلا به کرونا پرستاری میکنند و باید به آنها هم توجه داشت. شرایط به گونهای است که هر زمان به بیمارستان میآییم نگران این هستیم که زمان برگشت دچار بیماری شدهایم یا نه. با این حال در شرایطی که رعایت اصول بهداشتی و فاصلهگذاریها و همچنین ماسک زدن الزامی است، هنوز برخی از شهروندان به آن بیتوجه هستند.»
فرشته راسخی، متولد 1348 در تهران است اما در مشهد بزرگ شده و 23 سال سابقه کار دارد. در بیشتر بخشهای بیمارستان فعالیت داشته و تجربه کاری زیادی دارد. سال 69 ادواج کرده و اکنون دو پسر دارد که هر دو تحصیلات خود را به اتمام رساندهاند.
خانم راسخی میگوید:«پسرانم نگران سلامت من هستند. هر روز که میخواهم از خانه به بیمارستان بیایم از من میخواهند تمام نکات را رعایت کنم.» خانم راسخی در حال حاضر سرپرستار بخش اورژانس بیمارستان مهر است. طرح خود را در NICU یا بخش مراقبت ویژه نوزادان بیمارستان قائم(عج) پشت سر گذاشته و پس از آن به مدت هشت سال مربی NICU دانشگاه آزاد میشود. از سال 85 نیز خدمت خود را در بیمارستان مهر آغاز میکند. خانم راسخی دندانپزشکی را دوست داشته و هرگز فکر نمیکرده روزی پرستار شود. او میگوید: «دندانپزشکی را خیلی دوست داشتم اما زمان کنکور شرایطی پیش آمد که نتوانستم دندانپزشکی قبول شوم و پرستاری را انتخاب کردم و سال 68 دانشگاه آزاد اسلامی مشهد قبول شدم. با اینکه پرستاری حرفه سختی است اما عاشقانه آن را دوست دارم و خوشحالم که در این رشته قبول شدم و میتوانم به بیماران خدمتی ارائه دهم.» او معتقد است برای داشتن درآمد راههای آسانتری نیز وجود دارد.
او میگوید: «یک پرستار برای کسب درآمد کار سختی را انجام میدهد اما آرامش پس از خدمت به بیماران با هیچ حرفهای مقایسهشدنی نیست و لبخند بیماران پس از بهبودی را نیز با هیچ شادی نمیتوان مقایسه کرد. بیشتر افرادی که در حرفههای دیگر مشغول به کار هستند پس از اتمام کار دیگر مشغله ذهنی ندارند اما پرستاری از آن حرفههایی است که اگر از آسمان سنگ هم ببارد باید پرستار خود را به محل کار برساند. باران و برف یا بود و نبود کرونا در حرفه ما تأثیری ندارد. یکی از سختیهای کار ما همین حضور دائم و آنلاین بودن است. ضمن اینکه در شرایط سخت و دشوار با بیماران مختلفی روبهرو هستیم.
زمانی که بیمار از لحاظ شرایط روحی و روانی لحظات سختی را پشت سر میگذارد با آنها ارتباط داریم و به بیماران روحیه میدهیم. پرستار باید قوی و محکم باشد تا بتواند در این شرایط وضعیت بیمار را بهبود ببخشد. همیشه به همکاران خود میگویم تا زمانی که یک بیمار به بیمارستان میرسد، مسیر سختی را گذرانده، نزد پزشکان مختلف رفته، انواع تستها و آزمایشها را داده و حالا منتظر عمل است. از نظر روحی در شرایط بحرانی قرار دارد و نیازمند حمایتهای ماست.»
از او میپرسم پرستاران چطور بین کار و مسئولیتهای زندگی هماهنگی برقرار میکنند. او پاسخ میدهد: «کار و زندگی پرستاران با هم یکی شده است. زمانی که ما به خانه میرویم، نگران بیماران و بخش خودمان هستیم، باید حواسمان باشد به بیماران رسیدگی شود و کمبود قرص و وسایل نباشد. همسر و فرزندان ما این حضور دائمی را میبینند و به آن عادت کردهاند. گاهی مجبور میشویم در شرایط حساس از روز تعطیلی خود نیز بگذریم و به کمک همکارانمان بیاییم. این حرفه را خودمان انتخاب کردهایم و باید تمام سختی و مسئولیت آن را بپذیریم.»
خانم راسخی درباره پرستاری در بخش اورژانس بیان میکند:« بخش اورژانس اولین خط درمان در بیمارستانها محسوب میشود. پرستاران این بخش خدمات اولیه درمان را به بیماران ارائه میدهند تا پس از تشخیص دقیق بیماری هر کدام از آنها به بخش خود منتقل شوند. حساسیت کار آنها به این علت است که بیمار در زمان مراجعه وضع خوبی ندارد و باید به طور مرتب از او مراقبت شود. حتی برخی بیماران این بخش با تصور بیماری قلبی به ما مراجعه میکنند ولی متوجه میشویم علائم کرونا را دارند و پس از انجام آزمایش آنها را به بیمارستانهای مخصوص این بیماری معرفی میکنیم.»
از مردم میخواهم در این شرایط بحرانی مراقبت از یکدیگر را فراموش نکنند و نکات بهداشتی و فاصلهگذاری اجتماعی را بیش از پیش رعایت کنند. در یک سال گذشته پزشکان و پرستاران خوب بسیاری از میان ما رفتند. وقتی بیمار بد حال یا دارای کووید 19 به کادر درمان مراجعه میکند، کادر درمان شامل پزشک و پرستار به علت حرفه و تعهدی که دارند، مراقبت از بیماران کرونایی را وظیفه خود میدانند و از آنها مراقبت میکنند. تنها راه نجات پرستاران و پزشکان رعایت نکاتبهداشتی و قرنطینه است. بیش از 20سال زمان نیاز است تا یک پزشک متخصص حرفهای داشته باشیم. آنها سرمایه جامعه هستند و از دست دادن آنها به این راحتی ضرر بزرگی برای دولت و مردم سرزمین ماست. بنابراین باید قدر این گوهرها را بیشتر بدانیم. زنجیره کرونا توسط مردم شکسته میشود و آن هم با ماندن در خانه ممکن است. آرزوی ما نیز سلامت همه بیماران و مردم است.»